از هر زاویه اگر نگاه کنیم نظرات متفاوتی رامی توان بیان کرد :
-از آنجا که تهاجم 8 ساله و همه جانبه استکبار که صدام بازیگر آن بود فقط
محدود به مرزهای جغرافیایی ما نبود و دراین نبرد نابرابر همه آنچه که برای
ملت ایران مقدس محسوب می شد، مورد حمله دشمن قرار گرفت،پس برترین
اقدام در برابر این تهاجم را چیزی جز دفاع مقدس نمی توان نامید.
-این جنگ علاوه بر دفاع از مرزهای جغرافیایی ، دفاع از اسلام ناب محمدی
بود و ارزشش را از تقدس دین و عقیده گرفته است.
-این دفاع، مقدس است؛ چرا که تمامی کفر علیه اسلام و اسلام خواهی ملتی
بسیج شده بود تا انقلاب اسلامی را که سمبل و الگوی اسلام خواهی است از
بین ببرد.
-دفاعی که با کمک خدا و کرامت اهل بیت توسط پاکترین انسانها و به رهبری
روح الله (ره) از سرزمین ام القری اسلام و کشور صاحب الزمان (عج) انجام
می گیرد، دفاع مقدس است.
-وقتی گرگ صفتانی تا بن دندان مسلح به خاک پاکمان که جز غیور مردان و
بسیجیان دلاور را نداشت که با دست خالی از آن دفاع کنند،حمله کرد پس باید
هم به این دفاع مظلومانه مقدس گفت.
-هر عملی که در آن حق در برابر باطل باشد و برای رضای خدا باشد مقدسه.
من می خواهم بگویم که این جنگ یک گنج است. آیا ما خواهیم توانست این
گنج را استخراج کنیم یا نه؟! این هنر ماست که بتوانیم انرااستخراج ک نیم.
"مقام معظم رهبری"
در طول تاریخ معاصر ایران ، همواره در پی بروز هر جنگی شاهد جدایی
بخش هایی از این سرزمین پهناور به دست بیگانگان بوده ایم.
اسناد تاریخی گویای این نکته است که در دویست سال گذشته، یعنی دقیقا
از زمان سلطنت فتحعلی شاه قاجار تا کنون نزدیک به یک میلیون کیلومتر
مربع از خاک ایران جدا شده است . اما در جنگ عراق بر ضد ایران ، با
وجود پشتیبانی قدرتهای بزرگ از متجاوز، نه تنها یک وجب از خاک ایران
در دست نیروهای رژیم بعث عراق باقی نماند ، بلکه با پذیرش مجدد قراداد
1975 الجزایر توسط عراق، حقانیت جمهوری اسلامی به اثبات رسید.
امروز شهر بابل دو مهمان داشت که از بهترینها بوند و رفتند ، دو تا از
بهترین و پاکترین آدما که گلچین شده بودند. بله شهیدان حاج سید محمود
موسوی و مصطفی صفری تبار این دو پاسداران رشید اسلام و ایران در
درگیری با گروهک تروریستی پژاک به درجه رفیع شهادت نائل آمدند. در
تشیع آنها تعداد زیادی از افراد شرکت داشتند که هر کسی به منظور
خاصی اومده بود؛اما عده زیادی اومده بودند تا تلنگری باشد برای آنها که
دارند چه کاری می کنند؛ اومده بودند تا عهد و پیمان خود را با خدا و خود و
ولایت محکم تر کنند؛ اومده بودند که بگن آی شهدا راهتون را ادامه میدیم.
از خاطرات شهید صفری تبار گفتند که او هم به پدر و مادرش گفته بود و هم
در دفتر خاطراتش نوشته بود که روستای بیشه سر سی و دوشهید داره و من
سی و سومین شهیدم.برادر شهید موسوی هم در مراسم تشیع پیکر برادرش
اینطور عنوان کرد که برای برادر شهیدم گریه نکنید، بلکه به خواسته و وصیت او
عمل کنید. که خواسته برادرم این بود : اول به نماز اهمیت بدهید ان هم نماز اول
وقت؛ دوم خواهرم حجاب خود را به درستی رعایت کن؛ سوم اینکه همراه ولایت
فقیه باشید و او را تنها نگذارید.آری افرادی از این قبیل برای دفاع از اراضی و
وطن مان جان خود را بر کف دست می گیرند تا من و شما در این روزگار آرامش و
امنیت خاطر زندگی کنیم. پس تنها کاری که میتوانیم در مقابل این افراد انجام دهیم
این است که حرمت خونشان را حفظ نمائیم.
جنگ 8 ساله ما رسما از 31 شهریور سال 1359 با حمله هوایی عراق
به چند فرودگاه ایران و تعرض زمینی به شهرهای غرب و جنوب ایران
توسط حکومت صدام حسین شروع شد.
صدام در گفتگویی با تاکید بر مالکیت مطلق کشورش براروندرود وادعای
تعلق جزایر ایران به اعراب جنگ را در زمین و هوای ایران آغاز کرد.
این جنگ تنها 19 ماه پس از انقلاب اسلامی ایران شروع شده بود و مردم
و نیروهای مسلح کشور که انتظار این جنگ رانداشتند،آمادگی چندانی برای
مقابله با این نبرد را نداشتند. و به همین دلایل ، نظامیان عراق در ماههای
اول پس از شروع حمله، موفق شدند چند شهر مرزی را در غرب و جنوب
ایران تصرف کنند. جمهوری اسلامی ایران در طول این جنگ با فشارهای
برون مرزی هم روبرو شد.که هدف آنها از این اعمال ، بدبین ساختن افکار
عمومی جهان نسبت به انقلاب اسلامی و جلوگیری از شناسایی جمهوری
اسلامی و فراهم ساختن زمینه های جنگ علیه ایران بود.وهمه ما می دانیم
که پشت همه این اتفاقات دستان شیطانی آمریکا نهفته بود.
نمی دانم که این رجایی و اهنر چه بودند و چه کاری می کردند و
چه مانعی بودند که ان منافقین کوردل ، چشم نداشتند پیشرفت و
ترقی ملت ایران را ببینند . مگر انها به جز حق و برپایی عدالت دنبال
چیز دیگری بودند! انها چه بودند و چه کاری می توانستند بکنند ، که
انها ان نقشه شوم را کشیدند و انها را مظلومانه به شهادت رساندند.
انها به این فکر بودند بودند که با شهادت انها می توانند به هدف خود
برسند . ولی مردم شریف ملت ما مصمم تر شدند و حضورشان در
عرصه های سیاسی پررنگگ تر شد و الان بعد از گذشت 30 سال از
ان روز می بینیم که مردم ایران درهمه عرصه های اجتماعی و سیاسی
وعلمی و... سر امد تر شدند. و رجایی و با هنر این زرگ مردان تاریخ
به از خاک به افلاک پر کشیدند .
رجایی و باهنر راهتان پر رهرو باد .
روز عید فطر ، تجسم و نمایش انسجام حقیقی و قلبی ملت است .
ایه الله خامنه ای
ای خدا از تو می خواهیم که از ما این ماه رمضان را قبول کنی . ما را
از واردین به بیت الحرامت قرار دهی ، واز گناهانمان چشم پوشی که
تویی بخشاینده مهربان .
فرشتگان روز عید بر سر کوچه ها و گذرها می ایستند و می گویند :
" بشتابید به سوی پروردگار کریم که عطای بسیار می دهد و گناه
بزرگ را می امرزد . "
هر کسی خودش را اماده می کنه تا به دیدن کسی بره به امید عطا
و بخشش و احسان اون نفر . خدایا به من هم این سعادت را بده تا اماده
بشم به امید بخشش و فضل و کرمت ؛ و عطاهای تو در این روز شامل
حالم بشه .چون چیزی از عمل صالح در این روز به پیشگاه تو نیاورده ام
که شایستگی تقدیر تو را داشته باشد .
به درگاهت با ذلت و خضوع و اعتراف به گناهان روی اورده ام . ای خدای
بزرگ ، از گناهان بزرگم در گذر که کسی نمی تواند انها را ببخشد جز ذات
بزرگوار تو که جز تو خدایی نیست ای مهربانترین مهربانان.
امام خمینی(ره) در پیامی به شرح زیر آخرین جمعه ماه رمضان را روز قدس نامگذاری نمودند :
بسم اللّه الرحمن الرحیم
مسلمین ایران و جهان من در طى سالیان دراز، خطر اسرائیل غاصب را گوشزد مسلمین نمودم، که اکنون این روزها به حملات وحشیانه خود به برادران و خواهران فلسطینى شدت بخشیده است، و بویژه در جنوب لبنان به قصد نابودى مبارزان فلسطینى، پیاپى خانه و کاشانه ایشان را بمباران مى کند.
من از عموم مسلمانان جهان و دولتهاى اسلامى مى خواهم که براى کوتاه کردن دست این غاصب و پشتیبانان آن به هم بپیوندند.
و جمیع مسلمانان جهان را دعوت مى کنم آخرین جمعه ماه مبارک رمضان را که از ایام قدر است، و مى تواند تعیین کننده سرنوشت مردم فلسطین نیز باشد، به عنوان روز قدس انتخاب، و طى مراسمى همبستگى بینالمللى مسلمانان را در حمایت از حقوق قانونى مردم مسلمان اعلام نمایند.
از خداوند متعال پیروزى مسلمانان را بر اهل کفر خواستارم. ملت مسلمان ایران ؛ روز قدس، روز مقابله مستضعفین با مستکبرین روز قدس یک روز جهانى است.
روزى نیست که فقط اختصاص به قدس داشته باشد.
روز مقابله مستضعفین با مستکبرین است.
روز مقابله ملتهایى است که در زیر فشار ظلم امریکا و غیر امریکا بودند، در مقابل ابرقدرتهاست.
روزى است که باید مستضعفین مجهز بشوند در مقابل مستکبرین، و دماغ مستکبرین را به خاک بمالند.
روز قدس روزى است که اسلام را باید احیا کرد و احیا بکنیم، و قوانین اسلام در ممالک اسلامى اجرا بشود.
روز قدس روزى است که باید به همه ابرقدرتها هشدار بدهیم که اسلام دیگر تحت سیطره شما، به واسطه عمال خبیث شما، واقع نخواهد شد.
روز قدس، روز حیات اسلام است.
باید مسلمین بهوش بیایند، باید بفهمند قدرتى را که مسلمین دارند، قدرتهاى مادى، قدرتهاى معنوى.
پس وظیفه من و تو و همه مسلمانان این است که حداقل بیایم در این راهپیمایی
شرکت کنیم تابه وظیفه دینی و شرعی و اخلاقی خود عمل کنیم.
بیایم از همین الان برای این روز برنامه ریزی کنیم تا از این قافله عقب نمانیم.
علی (ع) این مرد بزرگ و وارسته را ابتدا 25 سال خانه نشین کردند و حقش را غصب کردند و بعد با اصرار فراوان خود زمام حکومتشان را به او سپردند. اما در این 5 سال کارهایی کردند که آن بزرگمرد تاریخ از آنها دلگیر است در این مدت کوتاه دل او را خون کردند. چرا؟ مگر او جز این می خواست که عدالت را میان آنان تحقق بخشد؟ آن هم بعد از آنکه سالها بی عدالتی و نامردمی از حاکمان و خلفای قبلی کشیده و چشیده بودند؟!
چه شد که یکباره دست کینه و نفاق و شرک از آستین اشقی الاشقیا بیرون آمد و در حال نماز سر مبارک آن حضرت را نشانه گرفت. آنها نمی دانستند و نفهمیدند که با شمشیر در حقیقت بر فرق سعادت خود ضربه زدند او این جمله را فرمودند:
فزت برب الکعبه
اما با این حال عدل و انصاف او را ببینید وقتی آن ملعون را دستگیر می کنند به فرزند خود حسن می فرماید: اگر زنده ماندم می دانم با او چه کنم ولی اگر رفتم فقط یک ضربه بزنید؟ ظرف شیری را هم که برایش آوردندمقداری را میل می کند و می فرماید: بقیه را برای ابن ملجم ببرید.
به جز از علی که گوید به پسر که قاتل من چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا
ناله کم کن دل دیوانه که یار امدنی است
بی قراری مکن این قدر امدنی است
گردی از دور بلند است کمی خیره بمان
پلک بر هم منه اخر که سوار امدنی است
کوچه را اب بزن ، اینه در دست بگیر
سوره وصل بخوان زان که نگار امدنی است
رقص شمشیر به دستان بلندش زیباست
اخرین حیدر این ایل و تبار امدنی است
زود اسپند نما که چشمش نزنند
یوسف مرا که در این شهر ودیار امدنی .
گل را به رونمای حسن آفریده اند
دل را زخاک پای حسن آفریده اند
بر بام عرش پرچم آفایی اش زدند
ما را زجان گدای حسن آفریده اند
آن پرچمی که دست علمدار کربلاست
از گوشه عبای حسن آفریده اند
گنجی گرانبها که ما را تصدیق
دست پر از عطای حسن آفریده اند
جود و سخا و حسن و دلیری و صبر را
در سایه لوای حسن آفریده اند
میلاد کریم اهل بیت امام حسن مجتبی (ع)
بر تمامی شیعیان جهان مبارکباد.