" هر مومنی اندوهی را از مومنی که در سختی و تنگدستی گرفتار آمده است
بر طرف سازد خداوند نیازهای او را در دنیا و آخرت آسان برآورده می سازد.
و هر کس عیب مومنی را که از آن می ترسد بپوشاند خداوند هفتاد از عیب-
های دنیا و آخرت او را می پوشاند. " امام صادق (ع)
ارزش هر مکتب را از تربیت یافتگان آن مکتب می توان دریافت. اگر مکتبی
بتواند شخصیتهای بزرگ علمی و اجتماعی تحویل جامعه دهد. این امر نشان
دهنده توانایی آن مکتب در پرورش و روشن نمودن افکار جامعه می باشد.
در مکتب امام صادق (ع) شاگردان بسیاری به کسب علم و فضیلت می-
پرداختند که برخی از مورخان عدد آنان را 4000 تن نوشتند. اندیشمندان
بزرگی از این مکتب در رشته های گوناگون علوم اسلامی اعم از فقه، کلام،
تفسیر، تاریخ ادیان و سایر علوم آن عصر برخاسته اند.
امام صادق (ع) در سن 31 سالگی،پس از شهادت امام محمد باقر از سوی
خداوند به امامت امت و جانشینی پیامبر برگزیده شد و به مدت 34 سال
رهبریش به طول انجامید و سرانجام در سن 65 سالگی به وسیله زهر
منصور دوانیقی در 25 شوال 148 هجری قمری به شهادت رسید.
شهادت امام جعفر صادق(ع) بر همه شیعیان جهان تسلیت .
مقام معظم رهبری :
"خواستم بگویم که اکتفا نکنید به این که عکس این شهدا را پخش کنید، یا عکس
آنان را روی کاشی بیندازید، که الحمدلله می بینم خود شما قبلا این فکر را
کرده اید. بگذارید نام و یاد شهدا رنگ ثابت زندگی روزمره ما بشود. مساله
شخص نیست که بگوییم ما می خواهیم اشخاص را تجلیل کنیم. نه ما میخواهیم
یک جریان را تجلیل کنیم که این جریان عبارتست از اینکه کسانی در راه خدا و
در راه حق، آنقدر حاضر به اقدامند که حتی وقتی پای جانشان به میان می آید،
حرفی ندارند، جان را کف ست می گیرند و وسط میدان می روند."
آری شهدای ما ایثار کردند جان و مالشان را در راه ولایت و رهبری . آری
آنها ایثار کردند.
ایثار یعنی از خود گذشتن، خود را ندیدن و به منفعت شخصی نیندیشیدن
است. ایثار یک احساس نیست؛ بلکه یک انتخاب اندیشمندانه و فداکارانه است.
ایثار در آموزه های دینی به معنی فدا کردن مال،جان و آن چه در اختیار انسان
است، در راه خدا و برای رضای الهی می باشد. نیت اصلی در این کار، انجام
تکلیف الهی است، نه منفعت و مصلحت شخصی و گروهی.
رضای یار را از دست دادیم غم دلدار را از دست دادیم
به سر شوق شهادت نیست دیگر چه شد ایثار را از دست دادیم
چو سر بند از سر خود باز کردیم دل بیدار را از دست دادیم
باز آدینه دیگری آمد و تو نیامدی، باز چشمان بی قرار منتظرانت از دیدن جمال
زیبای تو بی فروغ گشته، و باز تا آدینه ای دیگر چشم انتظار آمدنت خواهند بود؛
تا با دیدن روی زیبای تو فروغ چشمان خود را به دست آورند.
می دانم آدینه ای خواهی آمد که سحرگاهانش سوای همه آرزوهاست.
خورشید شادمانه ترین طلوعش را خواهد کرد و دنیا رنگ دیگری خواهد گرفت.
چهار فصل یکی خواهد شد و در پیکر بهار به تو خوشایند خواهد گفت.
و جهان دوباره طعم محبت و دوستی را خواهد چشید.
تو خواهی آمد و تشنگی قرن ها را فرو خواهی نشاند.
تو خواهی آمد ، پس من همچنان منتظر خواهم ماند...
الهم عجل لولیک الفرج
با آغاز حمله گسترده دژخیمان بعثی به کشور، دلاور مردان ایران به مناطق
جنگی کشور رفتند و به خدمت سپاه روح الله در آمده و مردانه در جهت
دفاع از حریم جمهوری اسلامی ایران پای به عرصه مبارزه و جهاد نهادند.
هشت سال دفاع مقدس یاد آور ایثارگری،سلحشوری و پایمردی دلاور مردان
و رزمندگانی است که با گذشتن از همه تعلقات دنیوی، جان و مال خود را
در طبق اخلاص نهادند و عزت و شرف و اقتدار نظام مقدس جمهوری
اسلامی ایران را بر همه دلبستگی ها و وابستگی ها ترجیح دادند و همان
طور که امام راحل (ره) وعده داده بود ، با اتکا به نیروی ایمان و اراده
خداوند متعال، ابر قدرت ها را به خاک مذلت نشاندند.
سی و یکم شهریور، مصادف با آغاز هفته دفاع مقدس بر همه
دلاور مردان ایران زمین و شما دوستداران ولایت و رهبری
گرامی باد.
جنگ که شروع شد، دیدند که این بار فقط مسئله ی ما نفت و غارت دیگر منابع
طبیعی نیست؛ این بار استکبار جهانی با هم پیمانانش، دست به دست هم داده و
قصد نابودی اسلام و ایران و ایرانی را دارند.
ماجرای جنگ کرواسی را به خاطر می آوریم و نسل کشی مسلمانان را در آن
دیار را که بررسی می کنیم، می بینیم که مستکبرین جهان، قصد داشتند نسل
کشی در ایران راه بیندازند و اثری از ایرانی باقی نگذارند.
این کافی نبود و آنها قصد داشتند با تجزیه ی ایران به چند کشور کوچک ،
تمامیت ارضی ما را مخدوش و استقلال ما را از بین ببرند؛ به عبارت دیگر،
بر آن بودند تا اثری از ایران باقی نگذارند.
این هم برای آنها کافی نبود واشتهای آدم کشی،نسل براندازی و نیت ویرانگری
شان چنان بود که قصد داشتند، دین، باور، مذهب و مکتب را هم از ما بگیرند
تا دیگر هیچ نداشته باشیم. نه کشوری قرار بود بماند، نه دین و مذهبی و نه
ایرانی قرار بر این بود که ما منغرض شده و به تاریخ بپیوندیم.
رزمندگان اسلام هم در دوران جنگ این را خوب درک کرده بودند وبه خوبی
می دانستند که این بار شکست به معنی تسخیر چند ساله ِ یک کشوروخروج
از آن بعد از مدتی نیست؛ بلکه بحث هستی و نیستی در میان است؛ از این
رو، تحت فرماندهی حضرت امام خمینی (ره) از تمام وجود مایه گذاشتند و
قدمی به عقب نگذاشتند.
درک مسائل از یک سو و تبعت بی چون چرا از امام (ره)،باعث موفقیتهای
بزرگی شد. آنها نظامیان کر و کور نبودند که اطاعت کورکورانه کنند، کر
بجنگند و کور بکشند و بدون شناخت از هدف، بمیرند.
آنان، با معرفت های روزگار خود بودند که با دل آگاه و چشم بینا و گوش
شنوا، فهمیدند و دیدند و شنیدند و خود تصمیم گرفتند که بجنگند. مقاومت
کنند و چگونه کشته شوند. اینها همه مباحات است؛ اما افسوس که امروزه
بعضی ها ، حتی برخی از خواص نمی توانند چنین درکی داشته باشند!
نمی توانند بفهمند که هنوز استکبار جهانی، به روش دیگر و با ارتش
دیگری قصد نابودی ما را دارد و ناآگاهانه آب درآسیاب دشمن می ریزند
و هیچ متوجه نیستند چه می کنند.
اینان چرا فریادها، نگرانی ها و نصایح مقام معظم رهبری را نمی شنوند،
درک نمی کنند و به کار نمی بندند؟
باز جان شیرین فدای مرام رزمندگان اسلام. چه آنها که رفتند و شهید
شدند، و چه آنان که هنوز بر سر پیمان ایستاده اند.اینان بیعت کنندگان
رضوانی هستند که تا آخرین نفس، کنار حسین زمان خود خواهند ماند ،
خواهند جنگید و پیروز خواهند شد.
چه می فهمیم شهادت چیست مردم؟ شهید و همنشینش کیست مردم؟
تمام جستجومان حاصلش شد، شهادت اتفاقی نیست مردم؟
شهدا در قهقهه مستانه شان و در شادی وصولشان " عند ربهم یرزقون " اند و از
نفوس مطمئنه ای هستند که مورد خطاب " فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی "
پروردگارند؛اینجا صحبت عشق است و عشق و قلم در ترسیمش بر خود می شکافد.
" امام خمینی (ره) "
شهید جانش را فروخته و در مقابل آن، بهشت و رضای الهی را گرفته است که
بالا ترین دستاوردهاست. به شهادت در خدا، از این منظر نگاه کنیم. شهادت، مرگ
انسانهای زیرک و هوشیار است که نمی گذارند این جان، مفت از دستشان برود و
در مقابل چیزی عایدشان نشود. " آیه الله خامنه ای "
خون شهیدان برای ابد درس مقاومت به جهانیان داده است. " امام خمینی (ره) "
هر چه یاد شهدا بیشتر زنده شود، فضای کشور و جامعه بیشتر به سمت ارزشها
حرکت خواهد کرد. . " آیه الله خامنه ای "
جمهوری اسلامی مرهون شهادت شهیدان است. " امام خمینی (ره) "
شهدای ما مثل ستارگانی در تاریخ ما می درخشند. . " آیه الله خامنه ای "
بارها گفتند و به این نتیجه رسیدند که اگر جنگ تحمیلی با معادلات معمول بشری محاسبه
می شد، اولا با هیچ معادله ای جور نمی شد؛ و ثانیا هیچ جواب درستی به دست نمی آمد.
با هیچ معادله ای جور در نمی آمد؛ چرا که مناسبتی بین توان نظامی ما درابتدای انقلاب
اسلامی با کشور تجهیزشدهعراق وجود نداشت.
امکان نداشت که یک تناسب علمی و ریاضی پیدا شود که در آن، درصدی برای پیروزی
ایرانیان شانس منظور کند. هر معادله ای که چیده می شد، به راحتی با جوابی معادل
شکست نیروهای ایرانی همراه می شد؛ اما در عمل، جواب همه معادلات غلط از آب
در می آمد.یعنی جواب با آن چه که در واقع رخ می دهد، متفاوت است! چگونه؟!
رزمندگان ما با راهنمایی و ارشاد پیر مرشد خود، به سرعت به حل این معمای عجیب،
دست یافتند و آن را برای خود، معادله ای حل شده به حساب آوردند؛ اما غربی ها
همچنان با ناباوری، خود را مشغول پاک کردن و دوباره نوشتن معادلات می کردند تا
بفهمند کجای آن غلط است.
واقعیت این است که معادلات غربی ها هرگزغلط نبود و بر اساس آن معادله، درهمان
هفته اول باید تهران سقوط می کرد و ایران اشغال می شد.
در جریان جنگ، زمانی که ما برای تفنگ های قدیمی مان دنبال فشنگ می گشتیم،
عراق با مو شک های دور برد دوازده متری ما رامی کوبید و زمانی ما به دنبال گونی
بودیم تا خاک در آن بریزیم و سنگر مانندی بسازیم، عراقی ها در سنگرهای بتنی، ما
را نشانه رفته بودند.مواقع حمله ی توپخانه ای، خمپاره ای، هوایی و موشکی عراق،
همیشه حال و هوای عجیبی در میان رزمنده هاایجادمی کرد. درحالی که چنین مواقعی،
معادلات نظامی می گوید که کل نفرات باید در ته سنگرها دراز کشیده تا آسیبی به انها
نرسد، رزمنده ها سرها را از سنگر بیرون می آوردند و شروع می کردند به سیاحت!
سیاحت آن همه حجم آتش، آن همه هواپیمای جنگی و آن همه موشک و توپ!
جالب تر این که بعد از اتمام حمله یا کاهش حجم آتش،می دویدند و موشک ها و بمب-
های بزرگ و کوچکی که عمل نکرده و منفجر نشده بودند را با تعجب نگاه می کردند.
الان اوضاع خیلی فرق کرده است. خیلی خیلی فرق کرده است؛ به نحوی که کمی دور از
ذهن به نظر می رسد که نسل حاضر این حرف ها را باور کند! نسل حاضر قادر به درک
این نکته نیست که روزگاری با حسرت به موشک های عمل نکرده ی عراق نگاه می-
کردیم و در دل می گفتیم، خدایا! اینها این چیزها را از کجا می آورند؟!!
امروز حسرت می خوریم که ای کاش آن چه الان داریم، آن روزها داشتیم!
اما نسل امروز هم به این حقیقت دست یافته است که آن چه در معادلات غربی ها
نمی آمدامداد غیبی بود. همان که انقلاب را پیروز کرد و جنگ را به نفع ما به پایان
رساند.
هنوز التهاب شب پرشور و حادثه انقلاب، به آرامش نرسیده بود و دهلیزهای قلب
امت در سوگ اختران خود می سوخت. هنوز کشتی پر تلاطم انقلاب به ساحل امنی
نرسیده بود که وارثان قابیل، خاک پاک میهن را با قدم های کثیف خود آلودند.
دوباره غیرت از چشمه سینه ها جوشید و در رگ های ملت جریان یافت. پیکرهای
توانای ملت، کوله بار خستگی را بر زمین نگذاشته، به آستانه های دفاع دویدند و
سر بلند ترین رزوها و روسفیدترین شب های انقلاب را رقم زدند.
ما هیچ روزی به عراق حمله نکردیم الان هم در حال دفاع
هستیم از خودمان و از ملت عراق، یک روز اگر مهلت بدهیم
ایران را بهم می زند. " امام خمینی ره"
آغاز دفاع غیورانه شما ایثارگران خداجو و خستگی ناپذیر را گرامی می داریم.
شهید سید احمد زین العابدینی در سال 1346 در روستای عزیزک بدنیا آمد.او در تاریخ
27/7/65 در منطقه مهران به درجه رفیع شهادت نائل گشت.
شهید در وصیت نامه خود اینگونه عنوان می کند:
شهادت را با چشمان باز و قلبی بیدار و با شناخت کامل برگزیدم زیرا که شهادت
برترین معراج عاشقان است و این مردانگی و شجاعت را از امام حسین(ع)آموختم
چون فرمود اگر دین جدم با کشته شدن من زنده خواهد ماند پس ای شمشیرها مرا
قطعه قطعه کنید.
امروز که از بهترین روز عمرهایم است و عازم جنگ می شوم احساس می کنم روز
عاشورا است و مولایم حسین را باید یاری کرد وننگ است از خانواده ای که از تبار
رسول الله و سید و سادات و پرورش یافته و نظاره گر پرپر شدن شهدا باشم ولی
تلاش نکنم.
مادرم بر تو آفرین باد ای شیر زن، فخر بر تو باد. مادرم هیچ چیزی در زندگی نیست
که گلوی تشنه مرا سیراب سازد جز شهادت در راه خدا. نگران مباش و بر خود ببال
که امانت خدا را خوب پس دادی؛ می دانم که برایم زیاد زحمت کشیدی ولی چه کنم که
اسلام در خطر است.
پدر و مادرم شما را دوست دارم اما شما چشم من هستید و امام قلب من است بدون
چشم می توان زندگی کرد ولی بدون قلب هرگز.
خواهرانم شما همچون زینب رسالتتان را خوب انجام دهید و حجاب اسلامی را رعایت
کنید. و از برادران عزیزم می خواهم که سلاح افتاده مرا بدست بگیرند و تا آخرین
قطره خون از امام و اسلام عزیز حراست بکنند.
ای جوانان شما را دعوت می کنم به تقوا، که بی تقوایی موجب زشتی و اخلاقهای پست
و ذلیل کننده است . ای جوانان دنیا با زیباییهای خود انسان را فریب می دهد و چشم او
را کور می کند و قلب او را تاریک و عقل او را می خورد پس قدری فکر کنید و از امام
امت فاصله نگیرید و از امت حزب الله می خواهم که دست از امام و اسلام نکشید.
مام خمینی در جمع روحانیون درباره جنگ اینگونه گفتند:
هر روز ما در جنگ برکتی داشتیم که در همه صحنه ها از آن بهره جسته ایم.
ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر نمودیم.
ما مظلومیت خویش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت نموده ایم.
ما در جنگ پرده از چهره تزویر جهانخواران کنار زده ایم.
ما در جنگ دوستان و دشمنانمان را شناخته ایم.
ما در جنگ به این نتیجه رسیده ایم که باید روی پای خودمان بایستیم.
ما در جنگ ابهت دو ابر قدرت شرق و غرب را شکستیم.
ما در جنگ به مردم جهان و خصوصا مردم منطقه نشان دادیم که علیه تمامی
قدرتها سالیان سال می توان مبارزه کرد.
جنگ ما فتح فلسطین را به دنبال خواهد داشت.
جنگ ما جنگ حق و باطل بود و تمام شدنی نیست.
جنگ ما جنگ فقر و غنا بود.
جنگ ما جنگ ایمان و رذالت بود و این جنگ از آدم تا ختم زندگی بود.
ما در جنگ برای یک لحظه هم نادم و پشیمان از عملکرد خود نیستیم.
راستی مگر فراموش کردهایم که ما برای ادای تکلیف جنگیده ایم و نتیجه
فرع آن بوده است.